مهدیه کاشان: باید پذیرفت که پدر ما آدم علیه السلام با نافرمانی، موجب محرومیتش از بهشت برین شد و این شروع ماجرای ما در گریز از دین است.
پس اصل ماجرا این جاست که من تاب فرمانپذیری را ندارم که این فرمانناپذیری، در هر فرد حد و اندازهی خود را داراست به گونه ای که فردی هزار نافرمانی میکند و فردی میلیونها، و در مقابل فردی کاملا فرمانبردار است.
حال که اصل مسئله روشن شد، باید به سراغ ریشه شناسی این موضوع رفت تا معلوم شود که آنچه مشکلساز جامعه بشری است، دین نیست، بلکه خود انسان خاطی است.
می شود بحث را اینگونه آغاز کرد که، علت اصلی فرمان ناپذیری انسان، همان خود بینی و عدم باور وی به خالق یکتاست.
اگر من نسبت به خود، این باور را داشته باشم که چگونه ممکن است مخلوق، بیشتر از خالق علم و دانش داشته و چگونه ممکن است من، خیر و شر را بهتر از خالق تشخیص دهم، دیگر جایی برای کبر و خود بینی باقی نمانده و بخشی از شرایط فرمان برداری محقق می شود.
علت اصلی فرمان ناپذیری انسان، همان خودبینی و عدم باور وی به خالق یکتاست
علت بعدی که میشود مورد بررسی قرار داد، تنبلی و بیحوصلگی است. بخشی از این تنبلی ریشه در وسوسههای شیطانی و بخشی دیگر ریشه در نفس آدمی دارد، که البته پذیرش وسوسه نیز در نفس آدمی است.
حتی در عوامل خارجیای که محرک انسان به کسالت است، می توان ردپای دشمن دیرین انسان که همان شیطان است را، یافت. بعنوان مثال شبکههای اجتماعی بیگانه، نقش اساسی، در این القای تنبلی در میان مسلمین داشته و سر شاخهی تمام این ها، همان شیطان رجیم است که مدیریت برخی از انسانها را در دست گرفته و به هرجا که میخواهد میکشاند.
و اینکه مقام معظم رهبری در رابطه با فضای مجازی میفرمایند: فضای مجازی قتلگاه نوجوانان ما شده است، موید همین معنا است که دشمن آشکار انسان، که قرآن کریم او را به این عنوان به ما شناسانده، افسار دشمنان زمینی ما را در دست داشته و به ناکجا آباد کشانده است. البته فراموشمان نشود که این دشمن دیرینه راهی برای نفوذ به آدمی بجز وسوسه نداشته و ندارد و این خود ما هستیم که در آخر تصمیم گیرندهی نهایی بوده که به او بها داده یا خیر.
اطاله کلام نشود که مبحث این دشمن آشکار نیازمند چندین مجلد کتب تخصصی است که محل بحث این مقاله نمی باشد.
عامل دیگر این کسالتهای انسان ممکن است ریشه در خوراک وی داشته باشد که با برنامهریزیهای مناسب غذایی قابل کنترل و بهینهسازی است. ورزش نیز می تواند این بلای عالمگیر را مرتفع سازد.
یکی دیگر از عوامل اصلی دین گریزی محیط پیرامون آدمی است. انسان مختار روشنبین، میتواند محیط پیرامون خویش را به نحوی تنظیم کند که فقط به یاد خداوند منان بوده و اطراف و اطرافیانش او را از یاد خدا غافل نکند؛ چرا که همانطور که قرآن کریم امر به هجرت نیکو کرده و فرموده با هجرت ممکن است انسان به رستگاری برسد، انسان نیز با تعیین محیط خود می تواند در پی موفقیتهای جاودانه باشد.
علت دیگر دین گریزی ممکن است بهای بیش از حد به دنیا باشد. همانطور که بزرگان ما فرموده اند: محبت دنیا علت اساسی خطاهاست اگر انسان نسبت به دنیا بیرغبت شد و تلاش خود را مختص به کمال خویش نهاد، دیگر در پی نافرمانی بر نیاید و مطیع خالق خود می شود.
ما اینجا به اندکی از بسیارها اشاره کردیم، به امید آنکه مخاطب محترم در پی تفکر و تفحص عوامل دیگر برآید.
منبع: تبیان
ثبت دیدگاه